این دیوار نوشته را در سفری که به یکی از شهرهای حومه اهواز داشتم دیدم ، همیشه دیوار نوشته ها برای من حرفهای جالبی دارند که اینبار شما رو هم مهمان کردم.

آتش گرفتم  ،

آنقدر که یادی از حال من نمیکنی ،

اگر در غربت هم بمیرم ،

خیالی از من در سرت نخواهد بود.


پستهاي مشابه :

۳ دیدگاه به “دیوار نوشته تنهایی . . .”

  • الهام:

    تو این سیاه نوشته ی مختصر چقدر حرف هست. حرفهایی که گذر زمان هیچ وقت قدیمیش نمی کنه

    • وحيد:

      آدما از جنس برگند . گاهي سبزند ، گاهي پائيزن و زردند . زمستون ديده نميشن . تابستون سايبون سبزند. آدما خيلي قشنگن . حيف كه هر لحظه يه رنگند…!
      msrg

    • وحيد:

      می گویند خداوند برای (ما) شدن بهای جان می گیرد
      ولی چرا خداوند به من (ما) داد و بهایی نگرفت
      اری
      (ما)ی من یعنی من و خود نه من و تو…!
      msrg

ارسال دیدگاه

موضوعات:
وبلاگی برای تمام فصول:

به پاس حفظ حرمت انسانی و احترام به حقوق یکدیگر لطفا مطالب وبلاگ را تنها با نام و لینک دسترسی به "وبلاگی برای تمام فصول" ذکر نمایید.
با تشکر-حسام حاتمی

درددل:
  • در دلم زخمی است نه به عمق يک چاه يا بيکرانگی آه به انداز هی لانه ی پرنده ی کوچکی است که به آن سوی سادگی پريد شعر روی جلد: از سروده های زندان

    - #
  • بگذار عشق خاصیت تو باشد
    نه رابطه خاص تو با کسی......

    - #
  • آنکه نتواند به نیکی پاس هر مخلوق داد .......... از چه کرد این آفرینش را مگر مجبور بود ؟!

    - #
  • دین همچون شراب است. آن چنان را آن چنان تر می کند. حیوان ها را حیوان تر و انسان ها را انسان ت

    - #
  • بچه که بودم همیشه فکر می کردم چقدر بزرگن این آدما...و ترسیدم!

    اما بزرگتر که شدم٬ دیدم چقدر کوچیکن...و ترسیدم!

    - #
جستجو :
گفتگو با من:
وضع آپتایم سرور من:
تضمین تراکنشهای مالی توسط: