روح
هیچگاه نفهمیدم
از من چه میخواستی ؟
روحم را
یا جسمم را
اما میدانم
هیچکس تا به حال روح عریانم را
که
رو به ویرانی میرود
درک نکرده…..

با همه یکرنگیش . . .
با همه تنهاییش . . .
با همه برهنگیش. . .
-حسام حاتمی-هجده/آذر/هزار و سیصد و هشتاد و هشت – اهواز

پستهاي مشابه :

۳ دیدگاه به “روح عریان من . ..”

  • Tلاله:

    باد ما را با خود خواهد برد

    در شب کوچک من ، افسوس
    باد با برگ درختان میعادی دارد
    در شب کوچک من دلهرهء ویرانیست

    گوش کن
    وزش ظلمت را می شنوی ؟
    من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
    من به نومیدی خود معتادم
    گوش کن
    وزش ظلمت را می شنوی ؟

    در شب اکنون چیزی می گذرد
    ماه سرخست و مشوش
    و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است
    ابرها، همچون انبوه عزاداران
    لحظهء باریدن را گوئی منتظرند

    لحظه ای
    و پس از آن، هیچ.
    پشت این پنجره شب دارد می لرزد
    و زمین دارد
    باز می ماند از چرخش
    پشت این پنجره یک نامعلوم
    نگران …

  • kasra:

    sherhayat ra khandam.ghami delangiz ra dar an yaftam k fekr mikonam khod niz anra dost bdari,man kasra rashidi hastam.ahle mazandaran.tahsilkarde reshte pezeshki va aknoon danshjoye arshade imonology.omidvar b ayande hastam k btavanam b darde kasi bkhoram,va moshkeli az moshkelate faravane rozgare khish ra bkaham.b man bgo k chegone mitavanim ba ham bishtar ashna shavim.

  • سعیده:

    عبور باید کرد
    صدای باد می اید …
    عبور باید کرد !
    ومن مسافرم ای بادهای همواره
    مرا به وسعت تشکیل ابرها ببرید …
    مرا به کودکی شور آب ها برسانید

ارسال دیدگاه

موضوعات:
وبلاگی برای تمام فصول:

به پاس حفظ حرمت انسانی و احترام به حقوق یکدیگر لطفا مطالب وبلاگ را تنها با نام و لینک دسترسی به "وبلاگی برای تمام فصول" ذکر نمایید.
با تشکر-حسام حاتمی

درددل:
  • در دلم زخمی است نه به عمق يک چاه يا بيکرانگی آه به انداز هی لانه ی پرنده ی کوچکی است که به آن سوی سادگی پريد شعر روی جلد: از سروده های زندان

    - #
  • بگذار عشق خاصیت تو باشد
    نه رابطه خاص تو با کسی......

    - #
  • آنکه نتواند به نیکی پاس هر مخلوق داد .......... از چه کرد این آفرینش را مگر مجبور بود ؟!

    - #
  • دین همچون شراب است. آن چنان را آن چنان تر می کند. حیوان ها را حیوان تر و انسان ها را انسان ت

    - #
  • بچه که بودم همیشه فکر می کردم چقدر بزرگن این آدما...و ترسیدم!

    اما بزرگتر که شدم٬ دیدم چقدر کوچیکن...و ترسیدم!

    - #
جستجو :
گفتگو با من:
وضع آپتایم سرور من:
تضمین تراکنشهای مالی توسط: