این هفته خدمت سربازی بنده هم به پایان رسید ! و کارت پایان خدمت در دست به خیل جمعیت بیکار پیوستم !
کار در اداره ای دولتی بهتر از پوشیدن لباس خاکی بود ! بهتر از احترام و سیستم خشک نظامی بود.کار در بایگانی و یا قسمت حسابداری ..
کارهای ناچیز و بدردنخور من :
نوشتن برنامه برای قسمت مربوطه و پرهیز از ورق بازی و ساعتها به دنبال یک سند گشتن !
یافتن باگ بسیار خطرناک در سیستم این اداره کل و تماس مدیران آی تی سازمان از تهران برای رفع این باگ با بنده (باگ ریموت دسکتاپ سرور اصلی! ) -سیستم این اداره به شکلی بود که از کلیه استانهای کشور به این سیستم جامع متصل شده و اطلاعات پیشرفت فیزیکی پروژه و میزان اعتبارات و …کارهای حسابداری را از از این طریق وارد مینمودند !!
طراحی وبسایت برای امور فرهنگی …
و …..
و خوب ما پارتی برای ادامه کار نداشتیم و جایی برای یک چنین فردی در این اداره مسلما وجود ندارد ! پس فامیل مدیر کل و دفتر فنی معاونت فنی و اینها بیکار بمانند و من بیسواد استخدام شوم برای ما ادعای استخدام میکنی پدرسوخته :دی بدهم پدر پدر سوخته ات را در بیاورند پدر سوخته !!
پ ن 01- این متن را برای اینکه کمی دل خودم خنک شود نوشتم !!
پ ن 10 -انتظارات من نامعقول هستند البته باید خودم رو سازگار کنم !!
پ ن 11-آگهی استخدام!! به تعدادی از بستگان درجه 1 و 2 معاونین مدیر کل و امور مالی و … که بیکار هستند بدون آزمون استخدام میکنیم .بدو تا پر نشده… روابط عمومی
پ ن 100-این مطلب اصلا قصد توهین به افرادی که بر حسب لیاقت خود مشغول به کار هستند را شامل نمیگردد.
پیروز و سربلند باشید
ما که رشتمون … چی بگیم وقتی فنیا اینو میگن!!!!!!!!!!!!!
ای ول!!!کاملا درسته!!!
دود اگر بالا نشيند كسر شان شعله نيست جاي چشم ابرو نگيرد گرچه او بالاتر است آق شما دلگير نشو شما رو چشم ما جا داري… خوشحال شدم اومدم تو وبلاگت
سلام ، دقیقاً یکجا هستیم !!!
من هم کارشناس شبکه و دقیقاً در شرایط شما…
لطفا در صورتی که تونستیت فامیلی از طبقه مدیر عامل یا معاونت های کل پیدا کنید به یاد ما هم باشید.
چون دونستن MCSE و Cisco و Structure cabling اصلا ربطی به توانای های لازم جهت گرفتن کار در شبکه ندارد و تنها توانای لازم نسبت فامیلی و … هست .
خیلی خیلی خیلی باهات هم دردم
متاسفانه درد مشترک بسیار است درمان یافت می نشود . . . .
ره می خانه مسجد کدام است
که هردو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رندم
نه در می خانه که این خمار خام است
به می خانه امامی مست خفتاست
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرو کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است