برچسب های پست ‘حسام حاتمي’
مشقهاي خط خطي
فكرهاي آشفته
دستهاي لرزان
و راه نيمه تمام
ديگر شهرتم را فراموش ميكنم
قلبم را به باد ميسپارم
و قلمم را خواهم شكست
وبا پارچه اي سياه چشمانم را خواهم بست
…
خانم معلم ميگفت
مشقهايت را بنويس
درس هايت را بخوان
و قلبت را به او بسپار…
و شكلاتي در كف دستم گذاشت
اما من
نه اين را ميخواهم نه آن را
خسته ام از نوشتن مشقهاي تكراري
خسته ام از تكرار امضاي صدآفرين
و ديگر قلبم را به “او”نميسپارم”
ومتنفرم از مزه ي گس شيريني شكلات خانم معلم
…
مشقهايم خط خطي ست
فكرهايم آشفتست . ..
حسام حاتمي-29-مهر-1389
سال را تا سال
عيد را تاعيد
و
زندگي را تا مرگ
ميشمارم
روزهاي ديوانگي را
حيراني را
و
ميگذرانم هميشه و هنوز را
حسام.ح