برچسب های پست ‘دفترچه تلفن’

خوب فرض کنیم که هدف ما طراحی یک نرم افزار برای یک کتابخانه باشه . در اصول کلی طراحی یک نرم افزار اولین کاری که باید انجام بشه اینه که ببینیم سیستم ما قراره چه عملیاتی رو انجام بده و چه قابلیتهایی داشته باشه . تمام نهادهای مورد نیاز نرم افزار رو تشخیص بدیم و تمام اجزای مورد نیاز اونها رو تعیین کنیم . خوب مثلا در همین مثال کتابخانه نهادهای ما می تونن دانشجو ، کتاب ، متصدی کتابخانه ، مسئول اصلی کتابخانه و خود کتابخانه و بسیاری نهادهای دیگه بسته به قابلیتهایی که می خواهیم کتابخانه ما داشته باشه ، ایجاد کنیم . حالا که نهادها رو مشخص کردیم ، در مرحله بعد باید فیلدهای هر نهاد یا به اصطلاح هر رکورد را معیین کنیم که این هم بستگی به طراح نرم افزار داره . ولی خوب یک سری فیلدها هستن که تقریبا همه اونها رو ایجاد می کنند ، مثلا برای دانشجو : نام ، نام خانوادگی و شماره دانشجویی . خوب تا به حال یک طرح کلی از نرم افزاری که قراره ایجاد بشه تو ذهنمون ایجاد کردیم ، حالا باید توسط یک نرم افزار که به ما کمک می کنه جداول و فیلدهای اونها و رابطه بین جداول رو مشخص کنیم کار پیاده سازی طرح کلی نرم افزار رو انجام بدیم . خود من توی پروژم از 9Power Designer استفدا کردم که نرم افزاری خیلی ساده ور در عین سادگی کاملی هستش . ما در این نرم افزار به رسم نمودار ERd بانک اطلاعاتی که می خواهیم طراحی کنیم می پردازیم (Entity Relational Diagram) . من برای نمونه یک مدل ERd ساده رو اینجا براتون میزارم که در power designer طراحی شده . سعی کردم ساده ترین حالت ممکن رو در نظربگیرم که برای همه قابل فهم باشه .

خواندن ادامه این مطلب »

موضوعات:
وبلاگی برای تمام فصول:

به پاس حفظ حرمت انسانی و احترام به حقوق یکدیگر لطفا مطالب وبلاگ را تنها با نام و لینک دسترسی به "وبلاگی برای تمام فصول" ذکر نمایید.
با تشکر-حسام حاتمی

درددل:
  • در دلم زخمی است نه به عمق يک چاه يا بيکرانگی آه به انداز هی لانه ی پرنده ی کوچکی است که به آن سوی سادگی پريد شعر روی جلد: از سروده های زندان

    - #
  • بگذار عشق خاصیت تو باشد
    نه رابطه خاص تو با کسی......

    - #
  • آنکه نتواند به نیکی پاس هر مخلوق داد .......... از چه کرد این آفرینش را مگر مجبور بود ؟!

    - #
  • دین همچون شراب است. آن چنان را آن چنان تر می کند. حیوان ها را حیوان تر و انسان ها را انسان ت

    - #
  • بچه که بودم همیشه فکر می کردم چقدر بزرگن این آدما...و ترسیدم!

    اما بزرگتر که شدم٬ دیدم چقدر کوچیکن...و ترسیدم!

    - #
جستجو :
گفتگو با من:
وضع آپتایم سرور من:
تضمین تراکنشهای مالی توسط: