وبلاگی برای تمام فصول

«گسسته: راهيان ارشد

ساختمان داده: پوران پژوهش و پارسه

طراحي الگوريتم: پارسه

مهندسي نرم افزار: پوران پژوهش، پارسه و كتاب درسي سامرويل ترجمه جعفرنژاد

شبكه: پوران پژوهش و پارسه

مديريت: پارسه

پايگاه داده: مقسمي و كتاب درسي روحاني رانكوهي

هوش: پارسه و پوران پژوهش (البته تقريبا جفتش يكي هست)

سيستم عامل: پارسه، پوران پژوهش و كتاب درسي استالينگز ترجمه پدرام و مشكناني

معماري: راهيان ارشد و پارسه

زبان عمومي: پارسه و يك جزوه گرامر قديمي كه مولفش رو نمي دونم چون جلد نداره

زبان تخصصي: پارسه و راهيان ارشد

از من مي شنويد جزوه ساختمان داده، طراحي الگوريتم، مهندسي نرم افزار، شبكه، مديريت، سيستم عامل پارسه رو حتما بخونيد. من كه خيلي ازشون راضي بودم.

اين از منابع اما روش خوندن من اين طور بود كه من سعي مي كردم در هر حال تو جو كنكور باشم. حتي پ روز هم نشد كه درس نخونم. حتي روزي كه بشدت مريض شده بودم هم لااقل يك ساعت درس خوندم كه از جو درس دور نباشم. البته اين شيوه منه كه روي من خيلي تاثير داره. در مورد ديگران نمي دونم موثر باشه يا نه، اما اينكه از جو درس نبايد خارج بشين، توصيه اي هست كه من خودم از آدم هاي موفق كنكور شنيدم.

در مورد ساعت درس خوندنم هم بگم كه من از تيرماه شروع كردم با روزي 4، 5 ساعت. تا آخر مرداد رسيد به 6 ساعت و از اول مهر من روزي 10 ساعت حداقل مي خوندم. يكي دو ماه آخر هم به 12 ساعت رسيد. من توي اين چند ماه تا سراسري (از مهر تا روز امتحان) فقط 2 بار فوتبال كردم، 2 بار سينما رفتم، 2، 3 شب هم بعد امتحان هاي پارسه رفتم بيرون قدم زدم. همين. شايد باورتون نشه اما حقيقت داره. بعد از سراسري 2 هفته درس نخوندم. بعدش با روزي دو سه ساعت شروع كردم. تعطيلات عيد روزي 1 ساعت فقط ميخوندم. نيمه فروردين تا آخر فروردين روزي حدود 4 ساعت و 2 هفته ارديبهشت (قبل از كنكور آزاد) روزي 12 ساعت خوندم.

توصیه میکنم همتون حتما تو یکی از آزمونها(هر کدوم که به نظرتون بهتره) شرکت کنید تا در طول این 5ماه و نیم هدفهای کوتاه مدت که باعث انگیزه دار شدنتون میشه داشته باشید.و هم اینکه هر 2-3هفته خودتونو از خیلی جهات محک میزنید.من اگه پارسال تو آزمونهای پارسه شرکت نمیکردمو رتبه های خوبی که میاوردمو کسب نمیکردم هیچوقت سطح خودمو پیدا نمیکردمو به خودم مطمئن نمیشدم.

فعلا همين ها يادم اومد. اميدوارم تونسته باشم يك كوچولو هم كه شده كمك كرده باشم.»

روزبه:
اولین عامل قبولیم را ایمان به خودم میدونم. این كه بگیم وقتم كمه كارم زیاده و یا دانشگاهم سطحش پایینه هیچكدوم دلیلی واسه سعی و تلاش نكردن نمیشه. اراده كافی و ثبات قدم موثر ترین عوامل قبولیم بودن. خیلی مهمه كه خانواده پشت سر آدم باشن و آرامش را در تمامیه مراحل بهمون بدن. من قبولیم را مدیون خانوادمم كه تا روز آخر همیشه پشتیبانم بودن. ولی به غیر از این عوامل احساسی، مدیریت و برنامه ریزی داشتم. منابع كتب و جزوات خوب واقعا موثرند. پیوسته خوندن و قطع نكردن مطالعه حتی برای 1 روز هم واقعا مهمه. راستی توی وبلاگم منابعی كه مطالعه كردم را زدم كه دیگه اینجا بهشون اشاره ای نمیكنم. آرزوم برای تمامی دوستان قبولی در ارشد و موفقیت در زندگیه.

برای مشاهده به ادامه مطلب بروید :

شبنم:
در خصوص علت اصلی موفقیت در كنكور ارشد باید عرض كنم كه از نظر من داشتن پشتكار و انگیزه لازم جهت ادامه تحصیل در رشته دلخواه حرف اول را میزنه. من برای كنكور درس خوندم اما نه روزی 14 ساعت! از اونجا كه شاغل هستم حدود 1 ماه روزی چند ساعت درس میخوندم. ولی به نظر من مطالعه از روی منابع درست و تلف نكردن وقت با مطالعه منابع حجیم هم خیلی مهمه.

 

انرژی مثبت:
فکر کنم دلیل قبولیم اول خواست خدا و توکل و اعتماد بهش باشه، بعد از اون پشتکار و اینکه می خواستم حتما قبول شم، و اعتماد بنفس و شرایط خوبی رو که خانوادم فراهم کردن.

 

محمود:
مهم ترین عوامل موفقیتم عبارتند از:
۱- انگیزه بالا. اینکه می خواستم قبول شم، ۲- تحلیل موارد دیگه به غیر از سطح علمی در حین دوران مطالعه برای کنکور. مثلا کاهش استرس، احساسی عمل نکردن، کاهش جواب های غلط، افزایش اعتماد به نفس و بالا بردن تمرکز و کاهش اشتباهات در حل سوالات، ۳- مفهومی خوندن و مرور زیاد.

جمشید:
مطمئنا چیزی جز خواست خدا دخیل این ماجرا نیست، علت های دیگه به ترتیب مهم بودنشون:
۱- تلاش مداوم و امید به قبول شدن از همون اول
۲- شرکت تو آزمون های منظم رو مثل پارسه صد در صد موثر میدونم
۳- مرور و تمرین زیاد و باز هم مرور و مرور و مرور و … واقعا مهمه
۴- داشتن یه جایی واسه افق دیدم!! واسه نوشتن هرچی که به ذهنم میاد، من واسه این کار یه مقوای 1*1.5 متری رو چسبوندم به دیوار که آخر سر پر شده بود از مطالب امید بخش و جهت دهند و رفع نقص هام تو آزمونها.

به پست آخر وبلاگم هم یه نگاهی بندازین

 

مهرداد:
اگه بخوام کوتاه بگم باید گفت: یاری طلبیدن از خدا و چشم دوختن به هدف و وقت گذاشتن برای آن و اهمیت ندادن به حرفهای دلسرد کننده و تفکر مثبت به اینده و کمی بلند پروازی و کمی هم سماجت در رسیدن به هدف.

 

شهلا:
همانطور كه خیلی از دوستان اینجا در جریان هستن، من پارسال خیلی داغون بودم با استرسایی که واسه تکمیل آزاد و حتی انتخاب رشته آزاد که آیتی بزنم یا نرم افزار، حتی کنکور دولتی رو به زور دادم  چون آماده نبودم. واسه آزاد هم دل و دماغ نداشتم درس بخونم. از خودم انتظار بیشتری داشتم ولی بازم خدارو شکر میکنم. تنها عامل موفقیتم خواست خدا و اصرام به اونچه  که علاقه داشتم.

 

مهرسا:
تجربه به من توی این مدت ثابت كرده كه همیشه گروهی یك كاری رو ادامه بدیم، با هم بخونیم و روش كار كنیم خیلی بهتره تا تكی. چون اونجوری سوالات همیشه توی ذهنت میمونه و هیچ وقت حل نمیشه، همیشه یك علامت سوال میمونه واست. و اینكه همیشه مفهوم درس رو باید فهمید نه اینكه روتین بخونی و با نكته و تست بری جلو، من یك چیز جالب بگم: هر بار یك سوال رو حل میكردم، و وقتی جوابش رو نگاه میكردم، با اینكه سعی میكردم جوابش و راه حلش رو یاد بگیرم، چند بار هم تمرین میكردم اما باز سر حلش همون روش خودم رو میرفتم، تصمیم گرفتم كه هر سوال رو بفهمم، اشكال هام رو و اینكه چرا اون گزینه ها نمیشه. و مفهموم درس رو بفهمم، فكر میكنم شما هم توی سوالاتم دیدین كه من همیشه توی سوال ریز میشدم و میپرسیدم نه اینكه سوال و جواب رو ببینم و رد بشم… وقتی یك سوال رو میذاشتیم به بحث، حداقلش من بیشتر میفهمیدم.

مورد بعدی اینكه: من همیشه بالای همون كتاب (نه روی یك ورق) نكات رو ریز می نوشتم، با اینكه زیر نكات مهم با شبرنگ های لایت میكردم، اما باز از همه كتابها، و همه منابع، هرچی میدیدم كه ربط به اون قسمت داشت باز یادداشت میكردم. و این رو خیلی مهم میدونستم و خیلی كمكم كرده واسه كنكور آزاد.

و هم اینكه دیگه آخرهای ارشد آزاد، چند تا برگه A4 برداشتم و هر چی راجع به مثلا گراف خونده بودم از گسسته، ساختمان داده و … توش نوشته بودم. یعنی كلی ورقه علاوه بر اون نكات، چون همش آخرش حس میكردم كه یه چیز دیگه یجای دیگه توی یك كتاب دیگه دیدم، تصمیم گرفتم هرچی هر جا دیدم بنویسم توی برگه هام.

در نهایت امیدوارم این تجربه ها بتونه به بچه های دیگه كمك كنه، چون میدونم خوندن خیلی سخته اون هم توی رشته ما كه اینقدر كم میگیرند.

 

محدثه:
اول یك توضیحی درباره منابعی كه استفاده كردم میدم: من برای ریاضی بجز ریاضی مهندسی بقیه رو خونده بودم، محاسبات و گسسسته رو از روی مقسمی و امار رو از روی کتاب پارسه و به نظرم کتاب امار پارسه خیلی خوبه و من اینو به همه توصیه می کنم. ساختمان داده از روی مقسمی. نظریه کتاب ارمان مهربخش مقسمی ولی به نظرم تستهای نظریه تو ازاد خیلی گیج کننده هستن، اشتباه هم زیاد ممکنه داشته باشن و همچنین در بعضی از مواقع نکات اساسی رو نقض می کنند. منطقی از روی کتاب پوران پژوهش. معماری نخوندم. سیستم رو از روی کتاب مقسمی ولی نتونستم سر آزاد حتی یه دونه سوال سیستم رو حل کنم و بنظرم برای این درس باید دنبال کتاب جامع تری برای بچه ها بود. طراحی الگوریتم از کتاب مقسمی. شبکه از کتاب پوران، خیلی خوب بود من تمام سوالهای شبکه رو تونستم حل کنم. این كتاب خیلی خوبه و توصیه می کنم واسه شبکه. پایگاه رو از کتاب مقسمی خوندم ولی فکر می کنم کتاب زیاد جامعی نباشه چون بعضی وقتا به سوالاتی بر می خوردم که اصلا برام آشنایی نداشتند. در کل من درصد ریاضیاتمو مدیون امار می دونم. تخصصی رو مدیون شبکه. این دو تا کتاب رو واقعا توصیه می کنم.
و اما همه ی بچه ها رو تو صیه میکنم به نکته برداری. نکته برداری باعث افزایش اعتماد به نفس و ارامش روح در روزهای قبل امتحانه. حتما خودشون سعی کنن عمل نکته برداری رو انجام بدن نه اینکه از مال کس دیگه استفاده کنن چون وقتی خود ادم نکاتی رو جمع اوری می کنه خیلی بهتر می تونه اونا رو مرور کنه. یه نکته به ظاهر ساده ولی موثر برای من های لایت کردن نکات در کتاب بود. چون در روزهای اخر به مرور نکات کمک زیادی می کنه. حتما در انتخاب رنگ های لایت توجه بشه، باید رنگی باشه که باعث ارامش روح باشه. برای من رنگ آبی موثر بوده. پارسال من قزوین نرم افزار رتبه ۷۴ اورده بودم که متاسفانه با تفاوت ۹ نفر قبول نشدم. در هر صورت پارسال با همه ی بدی هاش گذشت و امیدوارم دیگه تکرار نشه. ضمن اینكه دیدگاه من به کنکور سراسری کاملا متفاوت با ازاد هست. در هر صورت خیلی دلم می خواد به بقیه کمک کنم چون خودم کسی رو نداشتم راهنماییم کنه. اگه کسی رو داشتم دو سال از زندگیم معطل یه کنکور نمی شد.

 

گلاره:
راستش اولین عامل موفقیتم، علاقه به ادامه تحصیل بود. بعد پشتكار، البته خیلی هم فشرده نخوندم. بعضی وقت ها كتابخونه میرفتم و درس میخوندم. به نظرم محیط آروم كتابخونه میتونه موثر باشه. و من فقط كتابهای تست و كنكور و بعضی جزوات مثل معماری یوسفی، منطقی یوسفی پوران رو استفاده كردم. و بنظرم برای آزاد اگر كسی پایه خوب یا متوسطی داشته باشه، ۳ ماه آخر رو بیشتر بخونه، نتیجه میگیره.

 

نسترن:
اگه علمی به موضوع نگاه کنیم: ۱- انگیزه و هدفم سراسری بود که تونستم به آزاد ختمش کنم، اگه هدفم رو آزاد می گذاشتم احتمالا بهش نمی رسیدم! ۲- تلاش ۳- کم اهمیتی و عدم استرس

غیر علمی: ۱- توکل به خدا! ۲- دعای خیر پدر مادر!! ۳- یاری خدا و حول و قوه الهی و یاری امام زمان!!! درس و کلاس کنکور کیلو چنده؟ پیش اومد!!!

 

زندگی:
۱-کمک و خواست خدا ۲- انگیزه گرفتن از یک نفر ۳- تلاش و ناامید نشدن خودم ۴-به خاطر مادرم ۵- بودن در کنار دوستان خوبی مثل شما. البته دلایل دیگری هم بوده ولی مهم هاشو گفتم.

 

Toki:
من قبل از كار، انگیزه واسه فوق نداشتم. كار برام مهمتر بود. بعد از یك مدت دیدم حالا نیاز دارم كه ادامه بدم، من نه كلاس كنكور رفتم، نه آزمون پارسه و ماهان و … شركت كردم، نه به این توجه كردم كه بقیه از چه امكاناتی استفاده میكنند، فقط و فقط از وقتی كه داشتم استفاده كردم، از اینكه درس میخوندم لذت میبردم، همین!

 

الهه:
اگه کوتاه و مختصر بخوام بگم: من دلیل موفقیت خودم رو در ارزشمند بودن هدفم و تلاش در راه رسیدن به هدفم میدونم. البته حمایت و مشاوره مهمترین شخص زندگیم بیشترین تاثیر رو در این راه داشت که با این جمله من رو تشویق میکرد که بیشتر تلاش کنم: «اگر با تمام وجودت مطلبی رو بخوای به اون مطلب میرسی»

محمد (مدیر وبلاگ):
از نظر من، یكی از مهم ترین عوامل در نتیجه گرفتن فرد، داشتن انگیزه قوی هست. در حقیقت خیلی ها میپرسند “از چه منابعی باید استفاده كرد؟”‌ در حالیكه بنظرم بهتره پرسیده بشه “از منابع موجود به چه نحوی باید استفاده كرد؟” مهم نیست كه منشا این انگیزه چه چیزی باشه و به هرحال هر كس برای ورود به دوره ارشد، ملاك ها و اولویت هایی داره، فقط مهم اینه كه اون انگیزه بقدری محكم و قوی باشه كه در شخص انرژی زیادی تولید كنه و شما رو با شور و اشتیاق به مطالعه دعوت كنه. به هرحال من فكر میكنم اگر دروس كنكوری با بی حوصلگی و بی رغبتی مطالعه بشن، اون نتیجه لازم حاصل نمیشه. برای محیط مطالعه هم خودم به شخصه كتابخونه رو ترجیح میدادم و در اكثر روزها به كتابخونه میرفتم، چون اونجا تمركز بالایی داشتم و وقتی اول صبح روی صندلی خودم مستقر میشدم، میتونستم ساعت ها بصورت عمیق مطالعه كنم… دوستانی هم كه از منابع مطالعاتی بنده سوال میكنن، اگر به پست های گزارش درسی كه در همین وبلاگ نوشته بودم مراجعه كنند، از كتابها و همینطور روند مطالعه ام تا حدود زیادی آگاه میشن. ضمن اینكه بنظرم حداقل برای موفقیت در كنكور آزاد، نیازی به كلاس های كنكور و آزمون های آزمایشی و مواردی از این دست نیست. و خود فرد با انگیزه و تلاش كافی، حتما موفق میشه. در نهایت میخوام بگم هیچ كدوم از دوستان به استعداد و توانایی خودشون بدبین نباشن و این رو یقین بدونند كه با تلاش و اراده خودشون، راه موفقیت برای اونها همواره.

به نقل از وبلاگ : آی تی

۲ دیدگاه به “تجربیات موفقیت برخی دوستان در ارشد”