وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛ به بازیش میگیریم … هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر. تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند.
دکتر شریعتی
پستهاي مشابه :
- اشک چشمهای او، درون قاب روی دیوار هم، اشکآلود […]
- خوی واروونه دیوها !(دیازپام1) این علیرضا میراسدالله عجب موجود عجیب و غریبیست ، نوشته […]
- معشوق آهنین دل. . . آیینهوار بودیم همراز سینه صافان آن آهنین دل آمد درهم […]
- درد بی درمان گاهی بدترین درد برایم عظم به نوشتن و عجز از روایت […]
- آنسوی تاریکیها… و من دور شده ام از تو آنقدر دور که دیگر هیچ جایی در […]
یک دیدگاه به “سنگدل”
ارسال دیدگاه
به پاس حفظ حرمت انسانی و احترام به حقوق یکدیگر لطفا مطالب وبلاگ را تنها با نام و لینک دسترسی به "وبلاگی برای تمام فصول" ذکر نمایید.
با تشکر-حسام حاتمی
در دلم زخمی است نه به عمق يک چاه يا بيکرانگی آه به انداز هی لانه ی پرنده ی کوچکی است که به آن سوی سادگی پريد شعر روی جلد: از سروده های زندان
- #بگذار عشق خاصیت تو باشد
- #
نه رابطه خاص تو با کسی......آنکه نتواند به نیکی پاس هر مخلوق داد .......... از چه کرد این آفرینش را مگر مجبور بود ؟!
- #دین همچون شراب است. آن چنان را آن چنان تر می کند. حیوان ها را حیوان تر و انسان ها را انسان ت
- #بچه که بودم همیشه فکر می کردم چقدر بزرگن این آدما...و ترسیدم!
اما بزرگتر که شدم٬ دیدم چقدر کوچیکن...و ترسیدم!
- #
haghighate hameye mafAhim ro mishe az zabane shariati shenid