وبلاگی برای تمام فصول

پياده قدم در مسير مينهم!! به 10 قدم نميكشد كه عرق سر روريم را ميپوشاند  به ساعتم نگاهي ميكنم ساعت 8 شب است .كمي با او را ه ميروم چهره اش را از ترس گشت مامورين ارشاد فقط يكبار ميبينم كه عرق كرده او هم مرا نميبيند جز براي خداحافظي ! و تعجب از آنهمه ريش … يك گلوله عرق از ميانه ي كمرم سر ميخورد و حس خاصي ميدهد !يك ملاقات بي سرو ته آنهم بعد از مدتها . . .

هوا گرم است و اين روزها تعطيل . ..پيش خود ميگويم آيا براي ما تعطيل شد !! يا براي پايتخت نشينان ؟

اگر بدين منوال بود كه خوزستان ميبايست 3 ماه تابستان تعطيل ميبود !! احتمالا آقايان پايتخت نشين از ترس سوختن كمي از چربي زير پوستشان و برنزه شده پوست خانم والده گراميشان اين روزها را تعطيل نميكردند !!

گردو غبار را از ياد نميبرم كه تا هنگامي كه به تهران نرسيد درد خوزستانيها كه هر هفت رو هفته مان را با آن سر نكرديم را درك نكردند !!

چشمهايم از شدت گرمايي كه از زمين برميخيزد ميسوزد !!

و باز هم شكر گذاريم كه در بوركينافاسو نيستيم و شايد يكي از آن كودكان دنده نمايان آفريقايي !!

راستي ميبايست شكر كرد يا حسرت خورد ؟و يا اعتراض كرد …..

با اين حال هنوز هم دوستت دارم

اهواز

راستي اسپانيا هم قهرمان شد و دهان تمام  منتقدين را يست.

اما در لحظات پاياني اين مسابقه و در حالي كه ثانيه هايي بيشتر تا به صدا در آمدن سوت داور بازي باقي نمانده بود عادل خان با اشاره به اينكه مردم اسپانيا اعلام كرده اند در صورت قهرماني تيمشان فردا را تعطيل خواهند كرد و اين امر مورد قبول واقع نشده است با كنايه به دولت نسبت به تعطيلات قريب الوقوع گفت : “اونا نميدونن كه اين كار خيلي راحته” .

۲ دیدگاه به “جانم به فداي عرق پيشانيت . .!”